تیم مشاوران مدیریت ایران

مشاوره مدیریت اموزش مدیریت

تیم مشاوران مدیریت ایران

مشاوره مدیریت اموزش مدیریت

تیم مشاوران مدیریت ایران

مشاوره مدیریت اموزش مدیریت

وب سایت اصلی :
http://iranmct.com

09126465584

آخرین مطالب

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «افراد هوشمند» ثبت شده است

نوشته شده توسط دکترسیدرضاآقاسیدحسینی

تیم مشاوران مدیریت ایران :

تلاش برای مقایسه بین هوش و جنسیت حتما به یک بحث سازنده ختم نمی‌شود، اما گاه نتایج برخی تحقیقات باعث می‌شود که این مطلب دوباره داغ شود. من نیز بر آن شدم شما را با یکی از این تحقیقات آشناسازم.

هوش زنان و مردان بیشتراست

نتایج حاصل از دهه‌ها تحقیق به‌صراحت نشان می‌دهد که مردان و زنان دارای هوش IQ یکسانی هستند ( توزیع نرمال هوش)، اما این مورد در خصوص هوش هیجانی EQ (هوش احساسی / هوش عاطفی ) صادق نیست. یک اختلاف ظریف یا نه‌چندان ظریف بین بیان و فهم احساسات بین زنان و مردان وجود دارد که باید آن را کشف و درک نمود.

به‌طور معمول با بیان جنسیت به دنبال برچسب زدن بر احساسات هستیم. تا جایی که جنس مونث را بیشتر به رفتارهای عاشقانه نزدیک می‌دانند، زیرا سرشار از احساس هستند و مردان را به مانند ماده منفجره احساسی و آماده عمل دانسته که این احساساتشان کاملا سطحی و تهی از واقعیت است. درحالی‌که هر دوی این باورها اشتباه است.

نتایج بسیاری از تحقیقات نشان می‌دهد که هوش هیجانی (EQ ( Emotional Intelligence برای اجرای درست وظایف در محیط کار بسیار مهم و ضروری است.

هوش هیجانی مسئول 58% از عملکرد ما در هر نوع شغل است.

 در حدود 90% از افرادی که بالاترین عملکرد را در محیط کارشان نشان داده‌اند، دارای EQ بسیار بالاتری از سایر کارکنان هستند.


جالب است که Timothy Leary روانشناس و نویسنده شهیر آمریکایی می‌گوید : زنان به دنبال حق برابر با مردانی هستند که فاقد حس بلندپروازی‌اند.

موسسه TalentSmart با آزمون بیش از یک میلیون نفر به این نتیجه رسیده است که زنان دارای هوش هیجانی بالاتری هستند. البته به‌صورت کلی خانم‌ها فقط چند امتیاز بالاتر از امتیازات آقایان را کسب نموده است. همین تحقیقات نشان می‌دهد که از نظر آماری مهارت بیشتری در استفاده از احساسات در کارشان دارند.

رابطه هوش هیجانی جنسیت EQ

برای درک علت اختلاف سطح بین هوش هیجانی مردان و زنان بهتر است به امتیازات کسب‌شده در چهار بعد اساسی هوش هیجانی بپردازیم.

چهار بعد هوش هیجانی :

1- خودآگاهی Self-Awareness
2- خود مدیریتی Self-Management
3- آگاهی اجتماعی Social Awareness
4- مدیریت ارتباط Relationship Management

با توجه این داده‌ها به یک الگوی منطقی از چرایی وجود این اختلاف بین هوش هیجانی زنان و مردان خواهیم رسید.

 

1- خودآگاهی Self-Awareness :

خودآگاهی عبارت است از درک صحیح فرد از احساسات خویش در یک لحظه مشخص و همین‌طور میزان شناخت فرد از تمایلاتش.

  • پس در این بعد نمرات مردان و زنان برابر بوده است.

2- خود مدیریتی (مدیریت خود) Self-Management :

خود مدیریتی عبارت است از اقدامی که فرد در قبال احساسات خود انجام می‌دهد، البته هنگامی‌که از وجود آن احساسات مطلع باشد.
هنگامی‌که قادر به مخفی یا عدم بروز احساسات نباشید، نقش خود مدیریتی بسیار پررنگ می‌شود، زیرا که این خود مدیریتی است که به شما کمک می‌نمایند تا این احساسات را به‌نوعی کنترل با در پشت رفتاری مخفی و یا مدیریت نمایید.

  • در این بعد آقایان نمرات بالاتری از خانم‌ها کسب نموده‌اند.

معتقدم که بهترین تعبیر برای توصیف تفاوت جنسیتی در هوش هیجانی در چگونگی رشد اجتماعی افراد است.شاید به این معنا که اختلاف نمره بین زنان و مردان ( در بعد خود مدیریتی ) شاید ناشی از روش تربیتی افراد در اجتماع باشد. به این معنا که به جنس مذکر از کودکی گفته‌شده است که مرد نباید احساسی باشد و احساسات نباید در مرد غلبه نماید و .... ، این سبب شده است تا مردان در کنترل و مدیریت احساسات خود، فقط کمی قویی‌تر عمل نمایند.

3- آگاهی اجتماعی Social Awareness :

آگاهی اجتماعی عبارت است از سطح درک و شناخت فرد از احساسات و تجربیات دیگر افراد.

این شناخت ناشی از مهارت فرد در تفسیر زبان بدن و سایر اعلائم و پیام‌های غیرکلامی ارسال‌شده از سایر افراد جامعه پیرامونی است. با توجه به آنکه خانم‌ها را با مهارت "توجه به جزئیات" می‌شناسیم. این مهارت سبب می‌شود که نمره زنان در این بعد بسیار بالاتر از نمره مردان باشد. این نیز ریشه در نحوه پرورش جنس مونث دارد که از کودکی در حال تمرین برای رعایت برخی آداب و ژست‌های خاص زنانه هستند که اصلا برای جنس مذکر اتفاق نمی‌افتد. درست یا غلط، نقش جنس مونث در طول تاریخ بشر همواره با مواظبت از دیگران همراه بوده است. این عمل سبب شده است که زنان به تغییرات پیرامون محیط خود و افراد تحت حفاظتشان توجه بیشتری داشته و جزئی‌نگری و شناخت دقیق‌تر از محیط در آن‌ها نهادینه گردد.

  • پس در این بعد خانم‌ها نمرات بالاتری از آقایان کسب نموده‌اند.

4- مدیریت ارتباط Relationship Management :

مدیریت ارتباط، اوج هوش هیجانی است. این بعد نیاز بسیاری به خودآگاهی، مدیریت خود و آگاهی اجتماعی در برقراری ارتباط مناسب با دیگران دارد. هرگز در برقراری ارتباط با دیگران موفق نخواهید شد مگر آنکه احساسات خود و دلیل بروز آن را بشناسید. با توجه به توضیحات بعد آگاهی اجتماعی، زنان در تعامل بیشتری با افراد پیرامون خود هستند و محیط و افراد پیرامون خود را بیشتر می‌شناسند.

  • پس در این بعد از امتیاز بالاتری نسبت به مردان برخوردارند.

 

مطلب مرتبط :
رابطه هوش مدیریتی با استخدام مدیران در شرکت‌های بین‌المللی IQ. EQ .PQ. MQ

تیم مشاوران مدیریت ایران : مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.


منبع :  چرا زن باهوش‌تر از مرد است ؟

IranMCT تیم مشاوران مدیریت ایران
۲۴ دی ۹۴ ، ۲۱:۵۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

دیروز بهترین کارمندی را که در یک سال پیش داشتم، از داست دادم. من می توانستم او را نزد مشتری خودم با یک صحبت کوچک استخدام کنم. کار او تقریبا 40% پروژه مشتری من (یعنی شرکت) را پوشش می داد. این هم برای ما و برای مشتری ما سودمند تر می بود، زمان را از دست نمی دادیم. این کارمند کار خود را از دست داد به دلیل اینکه تست توجیحی واحد منابع انسانی را پاس نکرد. وقتی که یک بار دیگر سعی کردم او را نگه دارم، به من گفتند "ما نمی توانیم استثنا قائل شویم ؛ این یکی از سیاستهای شرکت است".

همکار سابق من (کارمند من) ، موکش جاگا، و من دوسال و نیم با هم کار می کردیم. شرکت او را برای پروژه وای 2 استخدام کرده بود. با اینکه در کد نویسی وای 2 یک ستاره بود، نتوانست نشست پی اچ پی را پاس کند . یا فرق بین بعضی از عملیات مای اس کیو ال را که در رابطه با پی اچ پی بود ، خوب توضیح دهد. در این دوره زمانه این نوع سوال ها غیر مرتبط و احمقانه است. این آدم توانایی طرح یک فرم پرس وجوی ای آر را با چشم بسته انجام می داد. این اتفاق برای ما زیاد افتاده است.

یکی از دوستان قدیمی من ، هیتش گویال، جور دیگر رفتار کرد. شخص مصاحبه کننده سوالات احمقانه ای می پرسید ، از او می خواست که الگوریتم ها را روی تخته سفید بنویسد. او این گونه سوالات را نپذیرفت و مستقل شدالبته باید بگویم که خیلی جرات داشت.

"وقتی که می خواهید یک جراح مغز و اعصاب استخدام کنید ، در مورد دندان ها نباید سوال کنید"(دکتر ساحیل میتال)

سیدهارث پی هاری هاران که با او از سال 2008 تا به حال کار می کنم، یک خوره ی کد نویسی است. سیدهارث می گفت که مشکلاتی در رابطه با استخدام داشت، به او یک تست کتبی با سوالات پایه داده بودند، سوالاتی که دیگر قدیمی بودند. یک شرکت دیگر یکی دو روز قبل از مصاحبه یک نوشته فرستاد که می خواهیم با شما ملاقاتی داشته باشیم.

" شرکت هایی که پروژه را از مشتری خود بر حسب ارائه یک کارنامه کاری دریافت می کنند ، در زمان استخدام برنامه نویسان مجرب از تست های بی ربط و روش ملاقات حضوری استفاده می کنند. این یک استاندارد دوگانه است".

مشاهد مهم

باعث تعجب نیست که در شرکتهای مطرح تعداد زیادی کد نویس های پر شور وهیجان نمی بینیم. برای اینکه این شرکت های مطرح روش های مختلفی برای بیرون انداختن آدم های هوشمند دارند ، با سوال های بی اهمیت و تست های غیر مرتبط این گونه متخصصین را فراری می دهند. خوشبختانه بیشتر این کد نویس ها در استارت آپ ها مشغول به کار هستند ، بدون تست های توجیهی، فقط با یک مصاحبه مختصر و مفید مشغول به کار می شوند. مسخره این است که وقتی استارت آپ ها بزرگ میشوند، روش های آنها سنتی میشوند، شروع می کنند با تست های شخصیتی، تست های کتبی، تست های توجیهی، نشست های گروهی، نشست های تکنیکی، نشست های اچ آری، نشست های مدیریتی. نمی خواهم تعمیم بدهم ولی به دید من و تجربه ای که در شرکت های مختلف دارم، کسانی که با روش ساده استخدام می شدند، عملکرد بهتری داشتند، کسانی نبودند که درگیر کار سیاسی باشند ، کار خودشان را می کردند و غالبا قربانی سیاست می شدند.

من در میان دوستان خودم مثال های زیادی از "شکست" می توانم بیآورم. مثلا آدمی مثل مادان مانتری، در تست شخصیتی دوبار رد شد. خب این سیاست بازی در شرکت ها است و آیا واقعا به درد می خورد؟ مانتری آدمی است که یک آلگوریتم سهم بازار با درجه صحت آماری 67% نوشته است (که بسیار بالا است) ودر یک تست ریاضیات عادی که جلوی او گذاشته بودند، چهاربار ردشد.

خیلی از شرکت ها فردی را رد می کنند چون حاضر نبوده برای مصاحبه حضوری بیآید. شرکت ها می گویند که می خواهند بدانند که آیا کاندیدا جدیت در مورد این کار دارد یا خیر، انگار که مصاحبه کردن یک نوع تفریح است ، هم وقت خودشان را تلف می کنند وهم وقت شرکت را.

من هر سال حدود 60مصاحبه تکنیکی برگذار می کنم و بدبختانه فقط 50% این مصاحبه ها اسکایپی و یا تلفنی هستند.الآن جلوی من رزومه های 39 نفر کاندیداهای بسیار هوشند است که به دلایل تست های شخصیتی ، یا توجیهی یا استعدادی، نتوانستند استخدام شوند.

این برای شرکت ها یک باخت بزرگ است.

سوال : چنان که مشاهده می فرمایید، این نقطه نظر شخصی است (که البته در دنیای تکنولوژی بسیار معروف)، که با دیدگاه اچ آری زیاد موافق نیست. به نظر شما او درست می گوید، یا حداقل در ارتباط با مشاغل تکنولوژی فوق روش او درست تر است؟

نویسنده : وارن باترا  / مترجم : دکتر احمدیان

IranMCT تیم مشاوران مدیریت ایران
۱۴ شهریور ۹۴ ، ۰۰:۲۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر